سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
شنبه 89 مرداد 9 , ساعت 3:18 عصر

هر روز می پرسی که: آیا دوستم داری؟
من، جای پاسخ بر نگاهت خیره می مانم
تو در نگاه من، چه می خوانی، نمی دانم
اما به جای من، تو پاسخ می دهی:آری!
ما هر دو می دانیم
چشم و زبان، پنهان و پیدا، رازگویانند
وآنها که دل به یکدیگر دارند
حرف ضمیر دوست را ناگفته می دانند،
ننوشته می خوانند
من« دوست دارم» را
پیوسته، در چشم تو می خوانم
نا گفته، می دانم
من، آنچه را احساس باید کرد
یا از نگاه دوست باید خواند
هرگز نمی پرسم
هرگز نمی پرسم که: آیا دوستم داری
قلب من و چشم تو می گوید به من:« آری »


مرحوم فریدون مشیری



لیست کل یادداشت های این وبلاگ